کارگردان : David O. Russell نویسنده : Matthew Quick ، David O. Russell بازیگران : Bradley Cooper...Pat Jennifer Lawrence...Tiffany Robert De Niro...Pat Sr. Jacki Weaver...Dolores Chris Tucker...Danny ژانر : کمدی زمان : 122 دقیقه منتقد: میثم کریمی یکی از فیلمهای تحسین شده در جشنواره فیلم تورنتو، « دفترچه ای با خطوط نقره ای » بود که شاید حتی بتوان گفت تنها فیلمی بود که در آن جشنواره 4تمامی نظرات درباره آن مثبت بود. « دفترچه ای با خطوط نقره ای » براساس کتابی به قلم آقای متیو کوییک ساخته شده است. کتابی که کوییک آن را به رشته نگارش در آورده، بسیار خواندنی و جذاب است و البته این باید بگویم که این کتاب بیشتر مناسب سن بزرگسالان است و خواندنش را به افراد کم سن و سال توصیه نمی کنم. در نسخه سینمایی، دیوید اُ.راسل تصمیم گرفت تا این داستان زیبا و پرکشش جناب کوییک را به فیلم تبدیل کند و برای اینکار به سراغ بهترین تیم بازیگری شامل افراد پرتجربه و جوان رفت که نتیجه اش بسیار عالی از آب درآمده است. « دفترچه ای با خطوط نقره ای » درباره مردی به نام پت سولتانو ( بردلی کوپر ) است که به مدت هشت ماه است در یک بیمارستان بستری شده است. دلیل اصلی بستری شدن پت در بیمارستان ، خیانت همسرش نیکی ( بری بی ) به او بوده که شدتش به حدی بوده که سبب بستری شدن پت در بیمارستان شده است. حالا پت پس از سپری کردن دوران درمانش، از بیمارستان خارج شده و تصمیم گرفته بار دیگر به سراغ همسر سابق خودش برود تا شاید دوباره بتواند او را برای ادامه زندگی مشترکش ترغیب کند اما حقیقت این هست که دادگاه پت را از ملاقات حتی کوتاه با نیکی منع کرده و هیچگونه تخفیفی هم در این مورد شامل او نمی شود. با اینحال پت در جریان یک مهمانی با دختری به نام تیفانی ( جنیفر لارنس) آشنا می شود. تیفانی قبول می کند تا حامل پیام پت به نیکی باشد به شرطی که او هم قبول کند در مسابقه رقص شریک او باشد اما... شاید در نگاه اول به نظر برسد که « دفترچه ای با خطوط نقره ای » یک موضوع نه چندان خوشایند را برای روایت داستان کمدی اش انتخاب کرده است، داستان مردی که به دلیل خ2یانت همسرش دچار بیماری روانی شده و این بیماری و مشکلاتش در سرتاسر فیلم در حال به تصویر کشیده شدن هست، شاید یک عامل بازدارنده برای نقش بستن لبخند بر روی لبان تماشاگر باشد اما خوشبختانه اُ. راسل با درک این موضوع، داستان کمدی اش را بدون هرگونه تاکید مستقیم بر بیماری ویرانگر پت ، به مخاطب ارایه کرده و این به معنای آن است که بیماری روانی و مشکلات عصبی پت هرگز به حد و مرزی نمی رسند که تماشاگر را از فضای کمدی فیلم خارج کنند. در بخش ابتدایی فیلم اُ.راسل شخصیت پت را نامتوازن و پریشان نشان می دهد اما در ادامه با اضافه شدن شخصیت عجیب و غریب تیفانی به فیلم، موقعیت های کمدی بیشتری به صحنه می آید که می توانم بگویم تقریباً همگی آنها بامزه هستند. اُ.راسل در پرداخت شخصیت پت و تیفانی ، وسواس بسیاری به خرج داده و این را می توان از دیالوگ های ریز و رفتارهای نامطمئن این دو شخصیت در جریان ارتباطشان با یکدیگر مشاهده کرد. تیفانی دختر بی حوصله ای است که تند صحبت می کند و به همان نسبت هم انتظار واکنش سریع اطرافیان در قبال صحبت هایش را دارد. رابطه پت و تیفانی – که هر دو نامتعادل هستند - در وهله اول برای تماشاگر دیوانه کننده به نظر می رسد اما خوشبختانه اُ.راسل به خوبی تقابل این دو شخصیت را رهبری کرده و به مدت کوتاهی پس از این آشنایی، تماشاگر خیلی راحت این دو را در کنار یکدیگر قبول می کند و به رفتارهای عجیب و غریب اما بامزه شان علاقه مند می شود. « دفترچه ای با خطوط نقره ای » علاوه بر دو شخصیت اصلی پرداخت شده و بامزه ای که دارد، چندتایی هم شخصیت مکمل دوست داشتنی دارد که اینبار اصلاً حضورشان تنها به جهت پر کردن مدت زمان فیلم نبوده بلکه بخشی از روایت داستان و هویدا شدن زوایای مختلف زندگی شخصیت های اصلی داستان، توسط آنها شکل میگیرد. از جمله این شخصیت های مکمل تاثیرگذار در فیلم، پدر و مادر پت( با بازی رابرت دنیرو و جکی ویور ) می باشند که ارزش حضورشان در فیلم پر رنگ است. رابرت دنیرو در یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیرش، بهترین حضور را در جلوی دوربین تجربه کرده است و ما شاهد یک رابطه پدر و پسری جذاب در جریان فیلم هستیم که مطابق معمول با اختلافات خاص دو نسل همراه است. شخصیت پدر و مادر در « دفترچه ای با خطوط نقره ای » به حدی خوب و درست پرداخته شده اند که به سرعت می توان با آنها ارتباط برقرار کرد و آنها را دوست داشت، خیلی کم پیش می آید که شما در حال تماشای یک کمدی رمانتیک باشید و در آن به جز شخصیت های 3اصلی داستان، به شخصیت های مکمل هم بها داده شود که خوشبختانه « دفترچه ای با خطوط نقره ای » این مشکل را برطرف کرده است. با اینحال ، با تمام نکات مثبتی که « دفترچه ای با خطوط نقره ای » در خود دارد، نمی توان گفت که این فیلم کاملاً خارج از کلیشه و قرارداد ساخته شده است. این فیلم اگرچه شخصیت های پرداخت و قابل احترامی دارد و دیالوگ هایش هم شنیدنی و بامزه است ، با اینحال پایبند به قوانین کلاسیک ژانر رمانتیک است و این به معنای آن هست که شما می توانید از اواسط فیلم به بعد، داستان را به راحتی پیش بینی کنید و کار سختی هم پیش روی خودتان نخواهید داشت. شاید تنها اشکالی که بتوان به کارگردانی اُ.راسل گرفت این باشد که در 30 دقیقه پایانی، بیش از حد معمول به کلیشه ها پایبند می شود و مسیری کاملاً قابل پیش بینی را برای پایان یافتن داستانش بر می گزیند. البته نکته ای که همیشه درباره ژانر " رمانتیک " عنوان شده این است که بسیار کم می توان انعطاف در بدنه اصلی این نوع فیلمها ایجاد کرد و با توجه به این تعریف، شاید اصلاٌ بتوان این نقص را درباره « دفترچه ای با خطوط نقره ای » کم اهمیت تلقی کرد. با اینحال بازی بازیگران فیلم به حدی خوب هست که این نقیصه هرچند کم اهمیت را بتوان تا حدودی فراموش کرد. بردلی کوپر که اینروزها در حال تثبیت جایگاهش به عنوان بازیگر نقش اصلی است، حضور بسیار موفقی را در این فیلم تجربه کرده است. وی در نقش مردی که ذهن آشفته ای دارد و اصلاً نمی تواند رفتار معقول و یکدستی داشته باشد، بهترین بازی ممکن را انجام داده است. جنیفر لارنس محبوب هم اینبار در یک نقش کمدی جذاب، بهترین فرم ممکن را دارد. لارنس در چند سال اخیر نشان داده که بازیگر بسیار با انعطافی است و به راحتی می تواند هم در یک نقش جدی و هم در کمدی بر تصویر بدرخشد. کرکتر تیفانی که لارنس آن را ایفا می کند، بسیار دوست داشتنی 1است و مطمئنا شیمی مناسب وی با بردلی کوپر حداقل می تواند در « گلدن گلاب » امسال ، توجه ها را به خود جلب کند. نکته خوشحال کننده دیگر فیلم حضور موفق رابرت دنیرو در نقشی است که بسیار خوب نوشته و پرداخته شده است. دنیرو که در سالهای اخیر در فستیوالی از نقش های معمولی و بعضاً سطحی دیده شده، در « دفترچه ای با خطوط نقره ای » درخشان است و بخشی از قدرت ستاره ای خودش را به رخ تماشاگر کشیده است. در فیلم شخصیت بامزه ای هم به نام دنی حضور دارد که کریس تاکر آن را ایفا می کند. جالب اینجاست که این نقش هرچند کوتاه، اولین نقش تاکر بعد از بازی در سه قسمت « ساعت شلوغی » از سال 1998 می باشد! « دفترچه ای با خطوط نقره ای » یک اثر رمانتیک تماشایی است که تماشایش را به هر تماشاگری توصیه می کنم. در این فیلم موقعیت های کمدی بسیاری شکل می گیرد ولی هرگز این موقعیت ها به لودگی کشیده نمی شوند. چندتایی هم پیام اخلاقی در فیلم گنجانده شده که خوشبختانه در پس زمینه داستان و با تصویر به تماشاگر ارائه شده است و نه از زبان شخصیت های داستان. « دفترچه ای با خطوط نقره ای » بهترین فیلم کلیشه ای سال در ژانر " رمانتیک "است! منبع: کافه نقد